انگلیسی یک زبان بین المللی و رایج ترین زبان دنیا می باشد. در قرن بیست و یکم ما در یک جامعه جهانی زندگی می کنیم، که تقریباً ارتباط با هر بخش از جهان امکان پذیر میباشد. گسترش زبان انگلیسی به عنوان زبان کسب و کار بین المللی برای افرادی که همکاران و مشتریان آنها از کشورهای دیگر است، بسیار مهم می باشد. این افراد با یادگیری زبان انگلیسی می توانند مشتریان و همکاران خود را بهتر درک کرده و در نتیجه رابطه کار آمدتری داشته باشند. داشتن مهارت های خوب در زبان انگلیسی مانند بلیط یک طرفه برای موفقیت در تجارت میباشد. دانستن زبان انگلیسی می تواند شما را در سراسر جهان برده و یا شما را به شغلی که علاقه مند هستید برساند. امروزه اگر ما در هر کجای دنیا شغل مناسبی بخواهیم، باید به زبان انگلیسی مسلط باشیم.
اهمیت زبان انگلیسی در تجارت چیست؟
زبان انگلیسی از نظر رتبه بندی در دنیا رتبه سوم را دارد. اولین زبان در دنیا چینی و بعد اسپانیایی و بعد انگلیسی میباشد. زبان رسمی تقریبا ۳۷۰ تا ۳۸۰ میلیون نفر در دنیا انگلیسی بوده و این درجه نفوذ زبان انگلیسی را نمایان میکند. البته این درست است که انگلیسی از نظر ملیت رتبه سوم را در جهان داشته، اما از نظر تنوع کاربردی، زبانی است که بین تمام تجار مشهور میباشد. تسلط بر زبان انگلیسی کسب و کار نیازمند درک پیچیده از این موضوع است که استفاده از چه کلمه ای صحیح و مناسب است، چطور باید افراد را مورد خطاب قرار داد و از گفتن و نوشتن چه چیزهایی باید اجتناب کرد. به همین دلایل، دانشجویی که دقیق و کامل به مطالعه انگلیسی تجارت می پردازند ارزش زیادی برای کارفرمایان خواهند داشت و هنگامی که به دنبال یافتن شغلی باشد این مهارت یک مزیت برایش محسوب میشود.
مزایای یادگیری زبان انگلیسی
از مطالب بالا نتیجه میگیریم که زبان انگلیسی یک زبان کاربردی و کاملا تجاری می باشد و برای افرادی که در زمینه تجارت کار میکنند، بسیار مؤثر است. زبان انگلیسی توانسته بین دو ملیت با دو فرهنگ متفاوت، بسیار تأثیرگذار باشد و توانسته مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. علت آن هم سادگی این زبان میباشد. مخاطبهایی که از این زبان استفاده میکنند، میتوانند به راحتی این زبان را بیاموزند، لغات و اطلاحات آن ساده است، دستور زبان پیچیدهای ندارد و در واقع، بیقاعدگی بسیاری از زبانهای دیگر را در خود ندارد. بنابراین، مخاطبان زیادی توانستند به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند. تلفظ این زبان بسیار ساده تر و راحت تر از زبانهای دیگر میباشد. اگر که بخواهیم انگلیسی را با زبانهای دیگر مقایسه کنیم، پیچیدگیهای خاص زبانهای دیگر بسیار زیاد بوده و این باعث شده که این زبانها نتوانند زبان تجاری بین تجار باشند، به این معنی که آن قدر ساده نباشد که تجار بتوانند از آنها استفاده کنند.
اصطلاحات کسب و کار به انگلیسی
در اینجا تعدادی از اصطلاحات رایج کسب و کار به زبان انگلیسی را دراختیار شما عزیزان قرار میدهیم.
اصطلاح | معنی | مثال |
Ahead of the pack | موفق تر بودن حتی بیشتر از رقابت | If we want to stay ahead of the pack, we’ll have to increase our marketing budget. |
Back to square one | برای شروع دوباره چیزی به این دلیل که تلاش قبلی شکست خورد | To make this software finally work, we have to go back to square one. |
Ballpark number/figure | یک تخمین بسیار دقیق | To give you a ballpark figure, how much the border wall to Mexico is going to cost, I’d say about 30 million dollars. |
Big picture | هر چیزی که با یک موقعیت خاص درگیر است. | Working on all these details, we have lost sight of the big picture. |
By the book | انجام کارها دقیقا مطابق با قوانین | We told our auditors that we do everything by the book. |
Corner the market | برای تسلط بر یک بازار خاص | Amazon more or less corners the online retailing market. |
Get something off the ground | برای شروع یک کار (به عنوان مثال یک پروژه یا کسبوکار) | Now that we have finished the planning phase, we’re eager the get the project off the ground. |
Go down the drain | چیزی هدر داده شده یا گم شده | All our efforts in entering this new market went down the drain. |
Go the extra mile | انجام کاری بیش از آنچه مردم انتظار دارند | To give our customers the best shopping experience, we go the extra mile. |
Hands are tied | آزاد نبودن برای رفتار طبق میل طرف مقابل | I’d love to help you, but my hands are tied. |
In a nutshell | استفاده از چند کلمه ممکن | In a nutshell, we will run out of cash in three months time. |
In full swing | مرحلهای که سطح فعالیت به بالاترین حد خود میرسد | Construction of our new production site is in full swing now. |
Keep one’s eye on the ball | اینکه چیزی را به دقت مورد توجه قرار دهید و تمرکز را از دست ندهید. | We should not diversify our product offering too much, but rather keep our eyes on the ball. |
Long shot | چیزی که به احتمال بسیار کمی در حال رخ دادن است | Winning the lottery is a long shot. |
No strings attached | چیزی که بدون درگیر کردن خواستهها و یا محدودیتهای خاص داده میشود. | They will let you try the product for free with no strings attached. |
On the same page | برای اینکه در مورد چیزی توافق کنیم. | Let’s go over the contract details once more to make sure we’re on the same page. |
Out in the open | چیزی که دانش عمومی است و دیگر مخفی نیست. | Our financials our out in the open anyway. |
Rock the boat | انجام دادن یا گفتن چیزی که مردم را ناراحت میکند و یا باعث مشکلات میشود | Don’t rock the boat until the negotiations are finished. |
Same boat | در همان وضعیت دشوار به عنوان یک نفر دیگر. | None of us has any money left, so we’re all in the same boat. |
Smooth sailing | موقعیتی که در آن موفقیت بدون مشکل به دست میآید. | Once our largest competitor went out of business, it was smooth sailing. |
Take the bull by the horns | مقابله مستقیم با شرایط دشوار و مصمم. | My mid-level managers constantly delayed projects, so I took the bull by the horns and fired several of them. |
Talk someone into something | متقاعد کردن کسی تا کاری انجام دهد. | I was reluctant to redesign our website, but my employees talked me into it. |
Think outside the box | فکر کردن به راه حلهای ابتکاری و غیر متعارف به جای موارد معمول. | Our current approach will get us nowhere. We have to think outside the box. |
شما عزیزان میتوانید برای تقویت مکالمه خود در کلاس های تدریس خصوصی مکالمه موسسه آیلتسر شرکت کنید.جهت برگزاری جلسه رایگان مشاوره و تعیین سطح با شماره های زیر تماس بگیرید.
تلفن تماس: ۰۹۳۵۲۱۲۰۰۳۱ و ۰۲۱-۲۶۴۲۲۲۸۷