یادگیری اصطلاحات رایج انگلیسی یکی از جنبههای مهم تسلط بر زبان انگلیسی میباشد. گویندگان بومی انگلیس در حین مکالمات خود از اصطلاحات و واژههای عامیانهای استفاده میکنند، اگر که آشنایی با این بافت از اصطلاحات، را نداشته باشید نمیتوانید درک درست از کلام گوینده را داشته باشید.ظ
اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی، از مشکل ترین بخش های یادگیری زبان میباشد. ما در این پست برخی از اصطلاحات زبان انگلیسی را گنجانده ایم تا شما را با برخی از اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی آشنا کنیم.
معرفی اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی
اصطلاحات در محاوره انگلیسی بسیار استفاده می شوند، می توانید در دیکشنری معنی اصطلاحات را بیابید و از مثال های آن استفاده کنید. در دیکشنری معنی اصطلاحات غیررسمی نیز آمده اند.
به طور خلاصه، اصطلاحات انگلیسی عباراتی هستند که درک معنی آنها بدون قرارگیری در متن دشوار هستند. معمولاً دارای ساختار ثابتی هستند و تعداد زیادی از آنها غیر رسمی میباشند.
ما برای شما لیستی از پر کاربرد ترین اصطلاحات انگلیسی را آماده کرده ایم.
Hit the sack
معنای لفظی این عبارت ضربه فیزیکی یا کتک زدن یک کیسه می باشد. اما Hit the sack به معنای رفتن به رختخواب است، و این اصطلاح زمانی کاربرد دارد که شما بسیار خسته هستید و قصد خوابیدن را دارید. شما میتوانید به جای این اصطلاح از hit the hay نیز استفاده کنید.
مثال: .It’s time for me to hit the sack, I’m so tired
Sit tight
این اصطلاح پرکاربرد انگلیسی میتواند یک مثال عالی برای شما باشد که چرا شما نمیتوانید اصطلاحات زبان انگلیسی را به صورت کلمه به کلمه ترجمه کنید. به صورت تحت اللفظی این اصطلاح به معنای آن است که شما بدن خود را به شکلی محکم فشار میدهید که نشان می دهد شما خیلی راحت نیستید.
اما اگر یک نفر به شما بگوید که Sit tight ، از شما میخواهند صبورانه منتظر بمانید و تا زمانی که اطلاعاتی ندارید اقدامی نکنید.
مثال:
“Who knows Johnny, sometimes they come out quickly but it could take some time. You’re just going to have to sit tight and wait.”
Pitch in
این اصطلاح را اگر که خواهید به صورت کلمه به کلمه ترجمه کنید هیچ معنایی ندارد، اما در واقع این اصطلاح به معنی مشارکت دادن به چیزی یا شخصی و یا پیوستن به آن است.
مثال:
I don’t know. I don’t have much money
Low hanging fruit
این اصطلاح اغلب برای کارهای آسان و پیش پا افتاده است. در واقع عملی که بتوان به سادگی و با سرعت انجام داد.
مثال:
The Company knew that translating their website to Spanish was a low hanging fruit.
Ring a bell
اگر به معنای تحتاللفظی به اصطلاح Ring a bell نگاه کنیم، معنای آن فقط این است که: شما میتوانید زنگ مدرسه را بزنید تا به دانش آموزان بگویید که وقت رفتن به کلاس است یا زنگ در خانه را بزنید.
اما این اصطلاح به معنیای اینکه کسی چیزی را ذکر کرده است که برای شما آشنا میباشد و ممکن است که قبلا هم آن را شنیده باشید. به عبارت دیگر، وقتی کسی چیزی میگوید که شما باور دارید در گذشته آن را شنیده اید، زنگهای هشدار شروع به زنگ زدن میکنند و شما سعی دارید به خاطر بیاورید که این نام و مکان چرا آشنا به نظر میرسد.
مثال:
“You’ve met my friend Amy Adams, right?
Cut to the chase
وقتی کسی به شما Cut to the chase میگوید، به این معنی است که خیلی طولانی حرف میزنید و موضوع اصلی را نمی گویید. زمانی که فرد از این عبارات استفاده میکند، در واقع به شما میگوید که عجله کنید و بدون گفتن تمام جزئیات به بخش مهم اشاره کنید. دقت کنید که چطور از این اصطلاح پرکاربرد انگلیسی استفاده میکنید، چون اگر هنگام صحبت با کسی مثل یک استاد دانشگاه و یا رئیس تان از آن استفاده کنید، بیادبی و بیاحترامی میباشد.
اگر با گروهی از مردم مانند کارمندان خود صحبت میکنید و این اصطلاح را به کار می برید به این معنا میباشد که چند چیز وجود دارد که باید گفته شود، اما زمان بسیار کمی وجود دارد، بنابراین شما به بخشهای مهم اشاره می کنید تا همه متوجه شوند.
زبونش مثل نيش مار ميمونه | her bark is worse than her bite |
تنوع چاشني زندگيه | Variety is the spice of life |
عقلش قد نميده | it’s beyond his mind |
سرت به کار خودت باشه. سرت تو لاک خودت باشه.
|
Mind your own business.
|
به دیگران نیکی کنید.
|
Do good to others.
|
بره به جهنم.
|
The devil take him.
|
تا آنجا که به من مربوط می شود.
|
For all I care.
|
بی رودربایستی
|
In a family way
|
خواه ناخواه، چه بخواهی چه نخواهی | Willy nilly / willy-nilly |
چه پررویی!
|
What cheek!
|
بعدا می بینمت | See you soon |
مايه تيله چقد داري؟ | how much bread have u got |
انسان جايز الخطاس | error is human |
هم خدا رو ميخواد هم خرما | You cant eat your cake and have it |
عجب غلطي کردم | what a stupid thing i did |
طرف شوته | he is so behind |
تا اینجا با بخشی از اصطلاحات رایج انگلیسی شما را آشنا کردیم. اما این اصطلاحات لاتین محدودیتی ندارد اساتید ما شما را با دنیای بزرگی از این اصطلاحات و واژگان آشنا می کنند.
این اصطلاحات بسیار کاربردی هستند و در مکالمه زبان انگلیسی به شما کمک بزرگی میکنند . شما میتوانید با شرکت در کلاس های تدریس خصوصی مکالمه سطح اسپیکینگ خود را بالا ببرید.